ولی دوشنبه آه
تعداد صفحات : 66
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 16036
10003022
معرفی کتاب
امیری اسفندقه، شاعر و پژوهشگری است که با تکاپوی شاعرانه به رصد مشاهیر و بزرگان شعر و ادب و فرهنگ تاجیکستان میپردازد، او در این کتاب میکوشد تا اشتراکات ایران و تاجیکستان را علنی کند تا این دو کشور را به هم پیوند بزند؛
«نگاه میکنم و گوش میسپارم
باز گرمی سم ستوران به گوش میآید
صفیر تیغ تاتار
نفیر ترکه و
تسمه
طنین تاریکی
غریو عربده و دادار عراده
تهاجم و جغ جار
چه خروشی!
چه غرمباغرمب بیرحمی!
مگر جوین
مگر باشتین
مگر بیهق
کجاست این جا؟
آه!
مگر نشابور است؟»
(ولی دوشنبه آه صص 30 و 29)
اسفندقه، ارمغانی به لحن سفرنامه ولی در چشمانداز زیبای شعر نیمایی برایمان آورده است که از سطر سطرش نام شهرهای ایران و تاجیکستان به مشام میرسد؛
«کجاست این جا؟ / آه!/ چقدر مثل فریمان/ چقدر مثل سنندج/ چقدر گیلان است!/ کلاردشتی دیگر/ در آن سوی این سو/ و یا نه / چاکسر و چابکسری در آن سوی مرز/ بنفشهی طبری!/ مگر جغرق/ مگر طرقبه/ مگر شاندیز/ مگر، ابرده علیا و / زشک و / اخلومد/ کجاست این جا؟ آه!/ مگر خراسان است؟/ به گفتوگوی دری»
(همان صص 25 و 24)
اسفندقه، با استفاده از ظرفیت واژهی «دو شنبه» توانسته است تصاویر زیبایی از تاجیکستان به دست دهد. او علاوه بر شناساندن تاجیکستان با تکیه بر واژه دوشنبه از آرایهی ادبی «جناس تام» بهره جسته است؛
«چقدر گاهی/ ناگاه/ به چشم ملتهب من/ دوشنبه غمگین است/ مگر نه این که جهنم دوشنبه خلق شده؟/ و در دوشنبه سفر خوب نیست/ بد یمن است؟/ و روز عاشورا/ دوشنبه بوده؟ دریغ!/ دوشنبه سنگین است»
(همان صص 27 و 26)
اسفندقه با نگاه اصیل و استخواندار خود در بستر عشق به تصویر هر منظره جذابی از تاجیکستان میپردازد و گاهی اوقات دغدغههای شیرین، این گونه از لبانش می تراود؛
«هنوز دخترها/ این جا/ حواس شان جمع است/ هنوز بیآرایش/ به کوچه میآیند/ و گیسوان رهاشان هنوز هم شرقی است/ مداد جادوی غرب/ شکوه شرقی نوباوگان این جا را/ هنوز رنگ نکرده/ هنوز ننشسته/ به روی گونهی این نوخطان مشکین خال/ غبار غبن و غرور/ هنوز جای سرمه/ در این دیار نظر باز/ بر سر چشم است/ و چشمها/ این جا/ هنوز/ سایه ندارند/ و سرخی لبها/ سخاوت خون است/ طبیعی و طبعی/ درخت یا دختر؟/ درختهای رواناند دختران این جا/ بلند و بار آور/ فروتن و شرمین ...»
به هر حال امیری اسفندقه، در قالب نیمایی منظومهای برای تاجیکستان سروده است و قطعا اگر تاجیکها بدانند شاعران ایرانی این گونه از تاجیکستان روایت کرده اند برایشان شیرین است. شاعر علاوه بر یاد کرد زیباییها در این دفتر شعر، فصلی را در صفحات آخر به نام «پی نوشت» گنجانده است که به تفسیر واژههای غریب پرداخته است.
اسفندقه با آوردن کلمات «وطن» ایران و تاجیکستان را با هم یکی میداند و این گونه کتاب خویش را به پایان میبرد؛
«هم از وطن
به وطن رسیدهام
روشن»
امیری اسفندقه، شاعر و پژوهشگری است که با تکاپوی شاعرانه به رصد مشاهیر و بزرگان شعر و ادب و فرهنگ تاجیکستان میپردازد، او در این کتاب میکوشد تا اشتراکات ایران و تاجیکستان را علنی کند تا این دو کشور را به هم پیوند بزند؛
«نگاه میکنم و گوش میسپارم
باز گرمی سم ستوران به گوش میآید
صفیر تیغ تاتار
نفیر ترکه و
تسمه
طنین تاریکی
غریو عربده و دادار عراده
تهاجم و جغ جار
چه خروشی!
چه غرمباغرمب بیرحمی!
مگر جوین
مگر باشتین
مگر بیهق
کجاست این جا؟
آه!
مگر نشابور است؟»
(ولی دوشنبه آه صص 30 و 29)
اسفندقه، ارمغانی به لحن سفرنامه ولی در چشمانداز زیبای شعر نیمایی برایمان آورده است که از سطر سطرش نام شهرهای ایران و تاجیکستان به مشام میرسد؛
«کجاست این جا؟ / آه!/ چقدر مثل فریمان/ چقدر مثل سنندج/ چقدر گیلان است!/ کلاردشتی دیگر/ در آن سوی این سو/ و یا نه / چاکسر و چابکسری در آن سوی مرز/ بنفشهی طبری!/ مگر جغرق/ مگر طرقبه/ مگر شاندیز/ مگر، ابرده علیا و / زشک و / اخلومد/ کجاست این جا؟ آه!/ مگر خراسان است؟/ به گفتوگوی دری»
(همان صص 25 و 24)
اسفندقه، با استفاده از ظرفیت واژهی «دو شنبه» توانسته است تصاویر زیبایی از تاجیکستان به دست دهد. او علاوه بر شناساندن تاجیکستان با تکیه بر واژه دوشنبه از آرایهی ادبی «جناس تام» بهره جسته است؛
«چقدر گاهی/ ناگاه/ به چشم ملتهب من/ دوشنبه غمگین است/ مگر نه این که جهنم دوشنبه خلق شده؟/ و در دوشنبه سفر خوب نیست/ بد یمن است؟/ و روز عاشورا/ دوشنبه بوده؟ دریغ!/ دوشنبه سنگین است»
(همان صص 27 و 26)
اسفندقه با نگاه اصیل و استخواندار خود در بستر عشق به تصویر هر منظره جذابی از تاجیکستان میپردازد و گاهی اوقات دغدغههای شیرین، این گونه از لبانش می تراود؛
«هنوز دخترها/ این جا/ حواس شان جمع است/ هنوز بیآرایش/ به کوچه میآیند/ و گیسوان رهاشان هنوز هم شرقی است/ مداد جادوی غرب/ شکوه شرقی نوباوگان این جا را/ هنوز رنگ نکرده/ هنوز ننشسته/ به روی گونهی این نوخطان مشکین خال/ غبار غبن و غرور/ هنوز جای سرمه/ در این دیار نظر باز/ بر سر چشم است/ و چشمها/ این جا/ هنوز/ سایه ندارند/ و سرخی لبها/ سخاوت خون است/ طبیعی و طبعی/ درخت یا دختر؟/ درختهای رواناند دختران این جا/ بلند و بار آور/ فروتن و شرمین ...»
به هر حال امیری اسفندقه، در قالب نیمایی منظومهای برای تاجیکستان سروده است و قطعا اگر تاجیکها بدانند شاعران ایرانی این گونه از تاجیکستان روایت کرده اند برایشان شیرین است. شاعر علاوه بر یاد کرد زیباییها در این دفتر شعر، فصلی را در صفحات آخر به نام «پی نوشت» گنجانده است که به تفسیر واژههای غریب پرداخته است.
اسفندقه با آوردن کلمات «وطن» ایران و تاجیکستان را با هم یکی میداند و این گونه کتاب خویش را به پایان میبرد؛
«هم از وطن
به وطن رسیدهام
روشن»
«نگاه میکنم و گوش میسپارم
باز گرمی سم ستوران به گوش میآید
صفیر تیغ تاتار
نفیر ترکه و
تسمه
طنین تاریکی
غریو عربده و دادار عراده
تهاجم و جغ جار
چه خروشی!
چه غرمباغرمب بیرحمی!
مگر جوین
مگر باشتین
مگر بیهق
کجاست این جا؟
آه!
مگر نشابور است؟»
(ولی دوشنبه آه صص 30 و 29)
اسفندقه، ارمغانی به لحن سفرنامه ولی در چشمانداز زیبای شعر نیمایی برایمان آورده است که از سطر سطرش نام شهرهای ایران و تاجیکستان به مشام میرسد؛
«کجاست این جا؟ / آه!/ چقدر مثل فریمان/ چقدر مثل سنندج/ چقدر گیلان است!/ کلاردشتی دیگر/ در آن سوی این سو/ و یا نه / چاکسر و چابکسری در آن سوی مرز/ بنفشهی طبری!/ مگر جغرق/ مگر طرقبه/ مگر شاندیز/ مگر، ابرده علیا و / زشک و / اخلومد/ کجاست این جا؟ آه!/ مگر خراسان است؟/ به گفتوگوی دری»
(همان صص 25 و 24)
اسفندقه، با استفاده از ظرفیت واژهی «دو شنبه» توانسته است تصاویر زیبایی از تاجیکستان به دست دهد. او علاوه بر شناساندن تاجیکستان با تکیه بر واژه دوشنبه از آرایهی ادبی «جناس تام» بهره جسته است؛
«چقدر گاهی/ ناگاه/ به چشم ملتهب من/ دوشنبه غمگین است/ مگر نه این که جهنم دوشنبه خلق شده؟/ و در دوشنبه سفر خوب نیست/ بد یمن است؟/ و روز عاشورا/ دوشنبه بوده؟ دریغ!/ دوشنبه سنگین است»
(همان صص 27 و 26)
اسفندقه با نگاه اصیل و استخواندار خود در بستر عشق به تصویر هر منظره جذابی از تاجیکستان میپردازد و گاهی اوقات دغدغههای شیرین، این گونه از لبانش می تراود؛
«هنوز دخترها/ این جا/ حواس شان جمع است/ هنوز بیآرایش/ به کوچه میآیند/ و گیسوان رهاشان هنوز هم شرقی است/ مداد جادوی غرب/ شکوه شرقی نوباوگان این جا را/ هنوز رنگ نکرده/ هنوز ننشسته/ به روی گونهی این نوخطان مشکین خال/ غبار غبن و غرور/ هنوز جای سرمه/ در این دیار نظر باز/ بر سر چشم است/ و چشمها/ این جا/ هنوز/ سایه ندارند/ و سرخی لبها/ سخاوت خون است/ طبیعی و طبعی/ درخت یا دختر؟/ درختهای رواناند دختران این جا/ بلند و بار آور/ فروتن و شرمین ...»
به هر حال امیری اسفندقه، در قالب نیمایی منظومهای برای تاجیکستان سروده است و قطعا اگر تاجیکها بدانند شاعران ایرانی این گونه از تاجیکستان روایت کرده اند برایشان شیرین است. شاعر علاوه بر یاد کرد زیباییها در این دفتر شعر، فصلی را در صفحات آخر به نام «پی نوشت» گنجانده است که به تفسیر واژههای غریب پرداخته است.
اسفندقه با آوردن کلمات «وطن» ایران و تاجیکستان را با هم یکی میداند و این گونه کتاب خویش را به پایان میبرد؛
«هم از وطن
به وطن رسیدهام
روشن»
-
زبان کتابفارسی
-
شابک978-600-6889-18-4
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1392
-
شمارگان2000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات66
-
ناشر
-
شاعر
-
وزن148
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 20 اسفند 1392
-
شناسه16036
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط