معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل 17 داستان می باشد، که به عنوان کتاب برگزیده ششمین جشنواره داستان انقلاب معرفی شده است.
فقط یک تیر شلیک می کنی ... با این.
آقا یدالله گوشه های دستمال کتان سبز را کنار زد. تصویر اسلحه کوچک و سیاهی در چشمان یعقوب منعکس شد. قلبش به تپش افتاد. گونه های استخوانی اش داغ شد. مدت ها بود که منتظر چنین موقعیتی بود. آقا یدالله یواشکی کنار گوش یعقوب گفت: «کالیبر چهل و پنجه. یکی از بچه ها که توی نیرو هوایی کار می کنه برامون آورده. فقط تا فردا صبح فرصت داریم. نباید وقت رو از دست بدیم»
یعقوب اسلحه را ورانداز کرد. دسته هفت تیر را توی دست گرفت به طرف دیوار نشانه رفت. خوش دست بود. آقا یدالله گفت: "هر رو صبح ساعت هفت از نونوایی نبش خیابون نون می گیره. به شاطر اصغر سپردم یکم معطلش کنه."
آقا یدالله گوشه های دستمال کتان سبز را کنار زد. تصویر اسلحه کوچک و سیاهی در چشمان یعقوب منعکس شد. قلبش به تپش افتاد. گونه های استخوانی اش داغ شد. مدت ها بود که منتظر چنین موقعیتی بود. آقا یدالله یواشکی کنار گوش یعقوب گفت: «کالیبر چهل و پنجه. یکی از بچه ها که توی نیرو هوایی کار می کنه برامون آورده. فقط تا فردا صبح فرصت داریم. نباید وقت رو از دست بدیم»
یعقوب اسلحه را ورانداز کرد. دسته هفت تیر را توی دست گرفت به طرف دیوار نشانه رفت. خوش دست بود. آقا یدالله گفت: "هر رو صبح ساعت هفت از نونوایی نبش خیابون نون می گیره. به شاطر اصغر سپردم یکم معطلش کنه."
-
زبان کتابفارسی
-
شابک978-600-03-0573-4
-
لینک آوابوک
-
سال نشر1395
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1395
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات200
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن251
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 9 مرداد 1397
-
شناسه68002
محصولات مرتبط